روانشناسي

زندگي شادتر و بهتر با آموزه هاي روانشناسي

تست هوش كودكان

۱۰۴ بازديد

واكاوي يك پديده در حال رشد در گفت و گو با دو كارشناس؛

خودكشي اپيدمي مي شود؟

 "مراقب باشيم خودكشي در ايران اپيدمي نشود " 

افزايش آمار خودكشي طي سال هاي اخير موجب شد تا وزير بهداشت صراحتا نگراني خود را بابت اين موضوع اعلام كند و نسبت به گسترش آسيب‌هاي اجتماعي هشدار دهد: «مبادا خودكشي در ايران اپيدمي شود.» براساس آخرين آماري كه سازمان جهاني بهداشت منتشر كرده، هر 40 ثانيه يك نفر به علت خودكشي كشته مي‌شود؛ اين يعني سالي حدود ٨٠٠‌هزار نفر. از اين آمار چهار هزار و69 نفر را ايراني‌ها تشكيل مي‌دهند. طبق اين آمار كه ايران را در رتبه بيستم از ميان 100 كشور جهان قرار مي‌دهد، روزانه حدود ١١ نفر در ايران خودكشي مي‌كنند. آمارها نشان مي‌دهد، هر هفته ٧٧ مورد خودكشي در ايران رخ مي‌دهد. سازمان پزشكي قانوني اخيرا از كاهش ١/٨‌درصدي ميزان خودكشي در ايران خبر داده؛ خبري كه تاكيد مي‌كند در‌ سال 94، چهار هزار و 20 نفر در پي خودكشي، جانشان را از دست داده‌اند. با توجه به آمار بالاي خودكشي و همچنين هشدار در اين باره، سوالي مطرح مي شود كه آيا ممكن است خودكشي به پديده اي فراگير در ايران تبديل شود؟ براي پاسخ به اين سوال، «اصفهان زيبا» به گفت و گو با احمد پدرام،روان شناس و مسعود كيانپور، جامعه شناس و مدرس دانشگاه پرداخته كه در ادامه مي خوانيد.

 مسعود كيانپور: خودكشي اعتراض به وضعيت اجتماعي است يكي از دستاوردهاي دنياي مدرن گسترش فردگرايي است؛ به اين معنا كه در دنياي مدرن چارچوب هاي حمايتي كه در قالب جامعه به زندگي فرد معنا مي بخشند، كمرنگ مي شوند. پس افراد ناچار هستند كه جايگاه، فرديت و تشخص خود در جامعه را به تنهايي پيدا كنند و به آن شكل دهند، بنابراين افرادي كه نتوانند اين فرآيند را با موفقيت دنبال كنند و يا افرادي كه از لحاظ ويژگي هاي شخصيتي ضعيف هستند، ممكن است به خودكشي دست بزنند. به طور كلي دنياي مدرن همواره براي افراد با بحران معنا همراه و موجب مي شود خيلي از افراد هدف خود در زندگي را گم  كنند و از روزمرگي زندگي و چرخه تكراري آن خسته شوند و راهي جز خودكشي مقابل خود نبينند. علاوه بر اين، دسته اي از افراد تحت فشارهاي مختلف اقتصادي و اجتماعي كه از جمله دستاوردهاي دنياي مدرن است، قرار مي گيرند و به دليل تجربه ناكامي در پاره اي از خواسته هايشان تصميم به خودكشي مي گيرند. همچنين در خيلي از مواقع، افرادي كه دست به اين كار مي زنند داراي مشكلات خانوادگي هستند و يا اينكه فضاي خانواده آنها يك فضاي مسمومي است كه فرد نتوانسته تست هوش كودكان در آن نيازهاي مادي و معنوي خود را برآورده كند، در نتيجه براي راحت شدن از شر زندگي، خودكشي مي كند. مساله حائز اهميت ديگر اين است كه امروزه و با ظهور شبكه هاي مجازي متعدد، ورود نوجوانان به دنياي بزرگسالي بسيار زودتر از سابق اتفاق مي افتد.

 پس نوجواني كه هنوز قدرت تجزيه و تحليل مشكلات زندگي را ندارد و خواسته يا ناخواسته تحت تاثير رسانه ها قرار گرفته، براي جلب توجه ممكن است دست به خودكشي بزند. علاوه بر اين در برخي از مواقع، خودكشي نشان دهنده يك اعتراض اجتماعي است، به ويژه خودكشي هايي كه در ملأ عام اتفاق مي افتند و جنبه نمادين دارند. به نوعي مي توان گفت فرد با دست زدن به اين كار مي خواهد از جامعه اي كه با او مهرباني نكرده است، انتقام بگيرد كه البته اين نوع خودكشي پيام اجتماعي فراواني براي افراد جامعه در پي خواهد داشت. به طور كلي اما نمي توان گفت كه پديده خودكشي در جامعه ايران به يك اپيدمي تبديل خواهد شد، ولي با توجه به پيش بيني سازمان جهاني بهداشت مبني بر اينكه ظرف چندسال آينده خودكشي به اولين و يا دومين عامل مرگ در دنيا تبديل مي شود، مي توان گفت قطعا در ايران نيز اين پديده روندي رو به رشد خواهد داشت. البته افزايش آمار خودكشي در ايران زنگ هشداري براي مسوولان است كه چرا افراد به حال خود رها شده اند؟

     احمدپدرام: همه جامعه در افزايش روانشناسي كودك دو ساله پديده خودكشي مقصر هستندبه نظر بنده عمده ترين دلايلي كه موجب افزايش خودكشي و همچنين پايين آمدن سن اين پديده در جامعه ايران شده، كاهش اميد به زندگي و عدم شادي، نشاط، گسترش افسردگي و احساس بي كفايتي افراد در جامعه است، چرا كه اگر شادي و نشاط اجتماعي از افراد گرفته شود، آن وقت است كه افراد به بن بست زندگي مي رسند و تصميم به خودكشي مي گيرند. موضوع اسفبار ديگري كه از چند ماه گذشته تاكنون شاهد آن بوده ايم، بروز پديده خودكشي در بين جوانان و نوجوانان است كه حتي مصداق آن را چند وقت پيش (خودكشي پسر جواني در تربيت فرزند ملأعام) در همين استان اصفهان نيز شاهد بوديم. اين اتفاقات در جامعه رخ مي دهد،

به دليل اينكه اميدواري به زندگي در قشر جوان پايين آمده و همين مي شود كه شاهد افزايش تعداد خودكشي، آن هم در سنين پايين هستيم. علاوه بر اين خودميان بيني، يكي از موضوعات مهمي است كه نوجوانان در اين دوره از زندگي به آن اهميت فراواني مي دهند و سعي مي كنند كه به هر نحو ممكن خودشان را به ديگران ثابت كنند.  علاوه بر اين آنها خود را محق به همه چيز مي دانند،  پس هنگامي كه نوجوان و نيازهاي او مورد توجه قرار نگيرد، افراد تصميم به خودكشي در ملأعام مي گيرند كه البته اعتراض به شرايط اجتماعي نيست، بلكه  دليل آن عدم دستيابي فرد به مقاصد و اهداف خويش است. متاسفانه امروزه جوانان و نوجوانان ايراني به قدري  درگير تحصيل هستند كه از رشد مهارت هاي فردي، اجتماعي و عاطفي و ... بسيار عقب مانده اند،بنابراين اين مسائل از جمله عواملي است كه موجب تشديد ناكامي هاي فردي مي شود؛ناكامي هايي كه يكي از عواقب بسيار تلخ آن پرخاش فرد عليه خويشتن است و خود را در پديده اي به نام خودكشي نشان مي دهد.  البته همه اين عوامل نياز به تحليل وبررسي توسط كارشناسان و همچنين مسوولان دارد. همه بايد مراقب باشند و نگذارند كه آمار خودكشي بيش از اين افزايش پيدا كند و يا اينكه تبديل به يك اپيدمي شود، چرا كه در بروز پديده خودكشي و افزايش آن در جامعه، همگي افراد جامعه اعم از عامه مردم و يا مسوولان و نهادهاي مختلف مقصر هستند؛ به عبارت ديگر جامعه در قبال همه مسوول  است. راه حل اساسي براي ريشه كن كردن اين موضوع،  تعديل تضادهاي طبقاتي، اجتماعي و اقتصادي و همچنين آموزش شاد زندگي كردن به مردم و حل مساله به جاي پاك كردن آن است.